کد مطلب:276091 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:443

وعده وصال




شبی به شوق وصالت دلم بهانه گرفت

شرار عشق تو در سینه ام زبانه گرفت



به دل وصال تو را وعده كردم اما دل

به آه و ناله ز كاشانه ات نشانه گرفت



زبان دل كه بود اشك دیده خونین

چو جوی آب ز چشمان من ترانه گرفت



دل شكسته به امید دیدن رویت

سراغ خانه تو از من عاشقانه گرفت



چو ناامید شد از من به ناله سحری

نشان كوی تو از هر دیار و خانه گرفت



به آن ستاره زیبای آسمان رخت

كه مه ز تابش آن نور جاودانه گرفت



به هاشمی ز عنایت نگر به مكتب عشق

كه غیر عشق تو درس دگر فسانه گرفت